تا به حال شده دوست داشتنت را قورت بدی،لبخند بزنی وبی تفاوت باشی؟ شده دلتنگی بپیچه به دلت ، راه نفست رو ببنده، خفه ات کنه، هی دستت بروه سمت گوشی، برش داری ، نگاهش کنی ، پرتش کنی ، شده یک آهنگ برایت بشه روحِ یک لحظه ، بشه خاطره ، و هر چه تکرار بشه دیونه ترت کنه ، شده بری همون جاهایی که با عشقت رفته ی ، چند متر جا را هی بری و برگردی و اشک بریزی و لذت ببری ، همونقدر که اون روز با عشقت لذت بردی. شده قسم بخوری دیگر کاری به کارش نداری، اما یکهو در یه لحظه گوشی موبایل را برداری، پیغامی رو بنویسی بعد انگشتت بره سمت کلمه send، منطقت بمیره ، قلبت تند تند بزند و…send کنی ، شده تمام روز را در انتظار یک جواب، بیقرار باشی .

 آره  شده تا این حد در عشق غرق بشم و عاشقی کنم ؛ تا حد جنون عشق رو تجربه کردم ، همه اینها رو که گفتم با بند بند وجودم حس کردم لمس کردم و از عشق لذت بردم . خوشحالم که تو زندگیم اینقدر با عشق اجین شدم و تجربه ش کردم. با عشق زندگی کردم و از لحظه لحظه عاشق بودنم لذت بردم حتی الان که دارم مثل شمع میسوزم ولی لذت میبرم چون عشق به من انگیزه زندگی کردن میده . میسوزم ولی از عشقم حتی لحظه ای دست نمی کشم ، عاشق این دیونگی هام ؛ چون عشقی که به عشقم دارم پاک و خالصه . چون این حس قشنگ شده تمام زندگم و تمام زندگیم شده عشقم ،

مازیار عشق نابم ؛ با تمام وجودم دوستت دارم وچشم به راه برگشتنتم نفسم .


برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 30 خرداد 1394برچسب:, | 9:42 | نویسنده : asal |

 امید زیادی در قلبم موج میزنه ، مطمئن هستم تو بر می گردی ، ایمانم به من میگه تو بر میگردی و همدم تمام تنهایی های من میشی ؛ فقط باید تاب بیارم و درد فراقت رو صبوری کنم ؛ با کارات داغونم میکنی، رفتارت نشون از عشق و وفاداری داره؛ هنوز حلقه و ساعتی رو که بهت هدیه دادم استفاده میکنی.

عزیزم :

این آتیشم میزنه ، روزی که بطور اتفاقی دیدم هنوز حلقه توی انگشتای زیبات خود نمایی میکنه ، عشقت مثل یه آتیش پنهان زیر خاکستر شعله ور شد ؛ تا اون روز خودم رو زده بودم به بی خیالی و تمام سعیم رو می کردم بهت فکر نکنم ولی اون روز ؛ با دیدن حلقه تو دستت چنان غوغایی در دلم بر پا شد که نگو و نپرس ؛ حسم بهم میگه تو هنوز منو دوست داری.

عشقم :

یادمه تو میگفتی من یه جایگاه خاص تو قلبت دارم ؛ هیچ وقت نمی تونم حرفهای عاشقانت رو فراموش کنم ؛ بالخصوص اون شبی رو که یه قطره اشک پاک و زلال  از چشای قشنگت متولد شد و روی صورت مهربونت جاری شد  ؛ دستامو گرفتی تو دستات و بعد زل زدی تو چشام گفتی : دوستت دارم عسل بانوی من  چون خالصی ، چون پاکی ؛ محبتت بی ریاس . عزیز دلم چطور می تونم اون لحظات قشنگی رو که با تو تجربه کردم فراموش کنم ، تویی که عشقت با خون من درآمیخته و تمام وجودم رو گرفته ؛ چطور میشه این عشق رو ندیده گرفت .

مهربون دوست داشتنی من برگرد ، برگرد تا دوباره زندگی عاشقانمون رو با هم بسازیم ؛ برگرد تا به هم آرامشی رو که از دست دادیم  هدیه کنیم .  


برچسب‌ها:

تاريخ : پنج شنبه 28 خرداد 1394برچسب:, | 11:39 | نویسنده : asal |

مازیار عزیزم

ساعتی پیش بالاخره بعد از مدتها تونستم چند لحظه ای ملاقاتت کنم ، اما اونقدر دور و برمون شلوغ بود که حتی نتونستم نگات کنم ؛ فدات بشم عزیزم که همین اندک هم به من آرامش میده،

ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.

برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : چهار شنبه 27 خرداد 1394برچسب:, | 13:26 | نویسنده : asal |

خدایا به فریادم برس 

خدایا فقط تو رو دارم 

خدایا فقط تو میتونی کمکم کنی

خدایا بغض داره خفم میکنه

خدایا دلم داره میترکه

خدایا کم آوردم

نجاتم بده معبودم 

 

ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.

برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : چهار شنبه 27 خرداد 1394برچسب:, | 11:26 | نویسنده : asal |

 گرفتاری من اینه که قلبی مهربون دارم

شکستیش بارها اما هنوز نام و نشون دارم

گرفتاریم از اینه که خطا کردی و بخشیدم

یه عالم پیش چشمم بود ولی تنها تو رو دیدم

تموم مشکلم اینه که میمیرم بدون تو

عزیزم هستی و جونم آخه بسته به جون تو

من تنها خواهشم اینه تو باشی در کنار من

میسازم با غم پاییز اگه باشی بهار من

هرجور می خوای دلم رو بسوزون

هرجور میخوای اسب دلو بتازون

خسته نمیشم عاشقم یه عاشق

همراز من شده گل شقایق


برچسب‌ها:

تاريخ : سه شنبه 26 خرداد 1394برچسب:, | 10:23 | نویسنده : asal |

مازیار

دلم واست خیلی تنگ شده ،

حسم میگه اومدی و چند قدم بیشتر با من فاصله نداری ،

منتظر دیدن چشای نازتم عزیزم ، 

ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.

برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : سه شنبه 26 خرداد 1394برچسب:, | 8:23 | نویسنده : asal |

نگاهت هر قدر هم که دور باشد ، آرامم میکند
و آوایی آمدنت را در گوشم زمزمه
چقدر رسیدنت را دوست دارم
آغوشم در ازدحامِ سرمای تنهایی
تنها برای ” تــــــو ” ، هنوز گرم است 


برچسب‌ها:

تاريخ : دو شنبه 25 خرداد 1394برچسب:, | 11:45 | نویسنده : asal |

فقط از شرم چشماته

تموم س بزیری هام

نمیدونم بدون تو

من از آینده چی میخوام؟

نمیتونم از این بن بست

به سمت عشق برگردم

تو راهی رو به من وا کن

میدونم خیلی بد کردم...


برچسب‌ها:

تاريخ : دو شنبه 25 خرداد 1394برچسب:, | 11:38 | نویسنده : asal |

 

به خاطر روی زیبای تو بود
که نگاهم به روی هیچ کس خیره نماند
به خاطر دستان پر مهر و گرم تو بود
که دست هیچ کس را در هم نفشردم
به خاطر حرفهای عاشقانه تو بود
که حرفهای هیچ کس را باورنداشتم
به خاطر دل پاک تو بود
که پاکی باران را درک نکردم
به خاطر عشق بی ریای تو بود
که عشق هیچ کس را بی ریا ندانستم
به خاطر صدای دلنشین تو بود
که حتی صدای هزار نی روی دلم ننشست
و به خاطر خود تو بود

فقط بخاطر تو عشقم

دوستت دارم نفسم

 

 


برچسب‌ها:

تاريخ : دو شنبه 25 خرداد 1394برچسب:, | 7:16 | نویسنده : asal |

عشقم

کنارم باش تا جون بگیرم و نفس بکشم

بی تو لحظه هام عذابه

 

ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.

برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : دو شنبه 25 خرداد 1394برچسب:, | 7:11 | نویسنده : asal |

عشقم

با تمام وجودم تو رو میطلبم

به دیدنم بیا

 

ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.

برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : یک شنبه 24 خرداد 1394برچسب:, | 10:35 | نویسنده : asal |

یک لحظه فقط یک لحظه دیدمت

چقدر سخته بی تو بودن

چقدر سخته بی تو نفس کشیدن


برچسب‌ها:

تاريخ : یک شنبه 24 خرداد 1394برچسب:, | 9:12 | نویسنده : asal |
ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.

یادش بخیر عاشقانه هایمان



برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : شنبه 23 خرداد 1394برچسب:, | 8:44 | نویسنده : asal |

مازیار

رفتنت رو باور ندارم ، تو کنارمی ، نزدیک تر از هر کسی به من

من تو رو حس می کنم ، با تمام وجودم حست می کنم

عشقی که به تو دارم نمیذاره نبودنت رو حس کنم

تو ، در قلب منی ، جاودان ، تا زنده ام


برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 23 خرداد 1394برچسب:, | 8:29 | نویسنده : asal |

""کنم هرشب دعایی کز دلم بیرون رود مهرت

ولی آهسته می گویم الهی بی اثر باشد""

عشقم

زندگی بی تو هیچ مفهومی برای زیستنم ندارد 

بیا ، چشم هایم براه آمدنت سیاه شد


برچسب‌ها:

تاريخ : شنبه 23 خرداد 1394برچسب:, | 8:24 | نویسنده : asal |
ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.

خدایا به فریادم برس



برچسب‌ها:

ادامه مطلب
تاريخ : شنبه 23 خرداد 1394برچسب:, | 7:16 | نویسنده : asal |

چه کنم عشقم که قلبم به نامت سند خورده است ، آنهم شش دانگ ، کاش میدانستی چه عشق باشکوهی در قلبم داری ، کاش میدانستی چقدر مهر تو در قلب من عمیق و پاک است ، کاش از درد درونم آگاه بودی و میفهمیدی از روزی که ترکم کردی بر من چه گذشته است . کاش میفهمیدی با رفتنت ویران شدم ، نابود شدم .

مازیار

آیا خاطرات آخرین ملاقات عاشقانه مون رو به یاد داری ؟؟؟ روزی که آخرین قرار عاشقانه مون رو گذاشتیم تا بیایی و من کادوی رو که بمناسبت  ولنتاین ( روز عشق )  واست گرفته بودم ، بهت بدم ، البته با یه تاخیر چند روزه ، اون روزهیچ کدوم از ما فکرش رو هم نمی کرد که این آخرین دیدار عاشقانه ما باشه ، مدتها بود بخاطر مسائل مختلف نتونسته بودیم هم دیگه رو در فضای عاشقانه ملاقات کنیم و دیدار های ما محدود شده به لحظات کوتاه و رسمی در جمع سایر دوستان . ازم عذر خواهی کردی و گفتی کادوی من رو بعدا میدی ، چون امانت گذاشتی پیش دوستت . ولی اون بعدا هیچ وقت نیومد چون اون ملاقات ، آخرین دیدارعاشقانه ما شد .

 


برچسب‌ها:

تاريخ : سه شنبه 19 خرداد 1394برچسب:, | 11:41 | نویسنده : asal |

همه وجودم :

می خواهم با تو سخن بگویم ، با تو که عزیزترین فرد زندگیم بودی و هستی ، روزی که مهرت بر قلبم نشست ، فکر نمی کردم روزی عاشقت شوم ، فکر نمی کردم روزی تو همه وجودم شوی ، حس دوست داشتنت یک حس خاص بود که فکر می کردم یک دوست داشتن و محبوبیت طبیعیه ، چون تو خاص تر از بقیه بودی ، بخاطر منش و رفتارت ، فقط یادمه هیچ وقت نگات نمی کردم ، چون نمی خواستم اسیر بشم ، نمی خواستم عاشق بشم ، ولی شدم

من عاشق شدم ، روزی که حس کردم به محبتت نیاز دارم ، روزی که برای اولین بار قرار گذاشتیم و با هم رفتیم بیرون ، اون لحظه ای که بعد سالها برای اولین تو چشات نگاه کردم و دلم رو باختم ،دلم رو به تو سپردم و با تو عهد بستم تا لحظه ای که زنده ام از عشقت دست بر ندارم ولی ؛ زمانه با ما جنگید و بی رحمانه دست های ما رو از هم جدا کرد ، اما آیا توانست قلب های ما رو هم از هم جدا کنه ؟؟؟؟


برچسب‌ها:

تاريخ : سه شنبه 19 خرداد 1394برچسب:, | 9:45 | نویسنده : asal |

عشقم ؛ نگاهت نمی کنم ، ولی سنگینی نگاهت رو حس می کنم ، و غمی بزرگ بر قلب و جانم می نشینه که نمی تونم سر بلند کنم و تو چشای ناز و قشنگت نگاه کنم ، می دونی عزیزم چرا نگاهت نمی کنم ، چون وقتی نگاهم به نگاهت گره می خوره ، عشقت تو قلبم عمیق تر میشه و بعد اون نگاه عشقت تو قلبم غوغا میکنه ، 

مازیار

چشات آتیشم میزنه ، نگاه مهربونت می سوزونم ، ما خاطرات قشنگی با هم ساختیم ، خاطراتی که تا زند ه ایم گوشه ذهن هر دوی ما رو به خودش اختصاص میده ،قلبم به یاد تو و به عشق تو میتپه ، فکر می کردم می تونم بیخیالت بشم ، روزها گذشت ، ماه ها هم گذشت ، سال نو شد ولی از عشق تو ذره ای کم نشد ، عشقت شد  تمام  شکوه زندگی من ، صدات رو که می شنوم قلبم درد میگیره و حس عجیبی بهم دست میده ، بخدا خیلی سخته شرایطی رو که من دارم تحمل می کنم ؛ تو رو می بینم ولی نمی تونم نگات کنم ، صدا تو می شنوم ولی نمی تونم باهات هم کلام بشم ، دارم زجر میکشم ، دستامو بگیر عشقم ، بهت نیاز دارم ، به آرامشی که تو باید بهم بدی ، تنهام نذار همه هستی من ، عشقت تمام وجودم شده    


برچسب‌ها:

تاريخ : سه شنبه 19 خرداد 1394برچسب:, | 8:36 | نویسنده : asal |

عزیز دلم 

دردهایم را تا کجا پنهان کنم

بغض راه گلویم را گرفته 

زخمی عمیق بر جانم نشسته

کمکم کن که سخت محتاج دستهای نوازشگرت هستم


برچسب‌ها:

تاريخ : سه شنبه 19 خرداد 1394برچسب:, | 8:26 | نویسنده : asal |

عشقم

دلم واست یه ذره شده

واسه اون آغوش گرم و آرام بخشت

کاش بفهمی چطور دارم از درد دوریت

زجر می کشم و ذوب میشم ، میخوامت


برچسب‌ها:

تاريخ : دو شنبه 18 خرداد 1394برچسب:, | 13:39 | نویسنده : asal |

دلم واست خیلی تنگ شده

واسه اون چشات

واسه خنده هات

واسه اون ، واسه چی گفتنات

مازیار ، عشق عزیزم

خواستم عشقت رو در دلم خاموش کنم ، اما عشقت شد مثل آتیش زیر خاکستر ، چند ماهه که تمام سعیم رو کردم که دیگه به چشای نازت نگاه نکنم تا بتونم این عشق رو به فراموشی بسپارم  ولی نشد . تنها خودم رو گول زدم که می تونم تو رو فراموش کنم ولی نتونستم ، صادقانه اعتراف می کنم شکست خوردم . سالهاس عشقت در قلبم خونه کرده ، سالهاس صبوری کردم و عشقت رو پنهان کردم ولی دیگه نمی تونم دلم فقط تو رو می خواد عزیز دلم ، دلم برات خیلی تنگ شده


برچسب‌ها:

تاريخ : دو شنبه 18 خرداد 1394برچسب:, | 13:22 | نویسنده : asal |


برچسب‌ها:

تاريخ : پنج شنبه 7 خرداد 1394برچسب:, | 9:34 | نویسنده : asal |
.: Weblog Themes By BlackSkin :.